- پستان درد (پِ دَ)
بیمارئی که پستان را رسد و آنرا دردناک کند
معنی پستان درد - جستجوی لغت در جدول جو
- پستان درد
نوعی بیماری پستان
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(وَ)
لغت نامه دهخدا
برآمدن و آماسیدن پستان زن یا حیوان آبستن از شیر، کمی پیش از زادن: ارداد، پستان کردن گوسپند و جز آن پیش از زادن. (منتهی الارب). زهو،... و پستان کردن میش نزدیک زادن. (صراح اللغه). رمدّت الناقه ترمیداً، پستان کرد شتر ماده. الماع، پستان کردن مادیان و ماده خر و ماده شتر. (منتهی الارب) ، شیر به پستان آوردن. پرشدن پستان از شیر
(اَ کا)
لغت نامه دهخدا
حیوان پستان دار، جانوری که صاحب پستان است و بچۀ خود را بدان شیر دهد. پستانداران. دودۀ حیواناتی که بچه های خود را شیر دهند. ذوات الثدی
(پِ بَ)
لغت نامه دهخدا
جامه ای که زنان پستان را دارند و آنرا به بر سوی بندند، تا پستان کلان نماید. پارچه ای که پستان را زنان زیر پیراهن بدان بندند تا برجسته نماید. پیراهن کوتاهی بی آستین که زنان بر روی تن پوشند و جای پستان در آن برجسته باشد:
چون یکی چغبوت پستان بند اوی
شیر دوشی زو، بروزی یک سبوی.
طیان.
صرار، پستان بند ناقه. (منتهی الارب)
چون یکی چغبوت پستان بند اوی
شیر دوشی زو، بروزی یک سبوی.
طیان.
صرار، پستان بند ناقه. (منتهی الارب)
(بُ دَ رِ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان سیاه منصور شهرستان بیجارکه در 15هزارگزی شمال باختری حسن آباد سوگند و 5هزارگزی رستم کندی در کوهستان واقع است. با 470 تن سکنه. آبش از چشمه و محصولش، غلات، لبنیات و شغل مردمش زراعت، گله داری و صنایع دستی زنان، قالیچه و جاجیم بافی وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
(بُ دَ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان قلقل رود شهرستان تویسرکان که در 13هزارگزی جنوب شهر تویسرکان و هفت هزارگزی جمیل آباد در کوهستان واقع است. منطقه ای است سردسیر با 100تن سکنه. آبش از چشمه و محصولش غلات، مختصری صیفی، انگور و لبنیات و شغل مردمش زراعت، گله داری وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
پارچه دوخته که زنان پستانها را در آن بندند تا جمع و بر جسته نماید
پستان بند در خواب، زن را عز و مرتبت و کامروائی بود و مردان را زخم تازیانه و غم واندیشه بود. اگر زنی بیند که پستان بند نو و تازه داشت، دلیل بود که عز و مرتبت یابد و به کام رسد. اگر زنی بیند که پستان بند داشت، دلیل بود که مال و نعمت یابد و شادمان گردد. اگر مردی بیند، دلیل بر خذلان و نامردای از همگان است. محمد بن سیرین